سال ۱۴۰۰ هم به پایان آمد و علیرغم درخواست مکرّر کنشگران، دانشگاهیان، اصحاب رسانه و کارشناسان سازمان جنگل ها و مراتع کشور مبنی بر ضرورت رسیدگی به تخلفات گسترده در این سازمان، اما دولت آقای رئیسی نه تنها نتوانست به بستر فساد، تخلفات، آمارسازیها، ترک فعل، فاکتورسازی و... در سازمان جنگل ها و مراتع پایان دهد، حتی انتصاب یک مدیر را هم از آن دریغ کرد تا آن اندک امید به اصلاح مدیریت این سازمان با روی کار آمدن دولت ایشان هم از جامعه مدنی گرفته شود. اما این قصورات هرگز سبب نخواهند شد که در راستای رسالت اصیل خویش یعنی «بیان حقیقت و روشنگری» جهت تحقق عدالت زیستی، علت اینهمه « سکوت» در قبال آنهمه «تخلف» را جویا نشویم.
از همین رو با صدایی رساتر از دیروز از حاکمان میپرسیم :
چرا دولتها یکی پس از دیگری از اهمیت منابع طبیعی سخن میرانند اما یک مدیر ِسالم ِمتعهد را از آن دریغ میکنند، و فاصلهی دست و زبانشان از کران تا به کران است؟!
چرا همه جا سخن از تخلفات در سازمان جنگل هاست؛ ولی خبری از رسیدگی نیست و مسئولین این سازمان چون سبک و سیاق گذشتهشان در دولت پیشین در این دولت هم به آمارسازی و قانونگریزی ادامه میدهند.
برخی آنرا به حمایتهای آقای مخبر معاون اول رئیس جمهور نسبت دادهاند اما مگر مملکت قانون ندارد که به صرف حمایت یک فرد، از اینهمه تخلف بشود چشم پوشید؟
ثانیاً اگر چنین است شخص معاون اول هم باید پاسخ دهد که چرا علیرغم کارنامهی پر تخلف مسعود منصور از ایشان حمایت میکند؟ آیا اینها به اراضی واگذار شده به ستاد اجرایی فرمان امام در زادگاه آقای مخبر در دزفول و ... مرتبط است؟!
مسئولین عالیرتبه کشور بارها بر فسادستیزی تاکید داشتهاند، اما در عمل از برچیدن فساد در همین یک سازمان بازماندهاند.
آقای رئیسی در آخرین سفر استانی خویش با مشاهدهی کلیپی از جنگلخواری در مازندران به شگفت آمدند و دستور تشکیل کارگروه ویژه جهت رفع تصرف دادند بدون آنکه به حل معضل اصلی این بحران یعنی « ضعف مدیریت سازمان و بیتوجهی مدیران به امر حفاظت» بپردازند.
دولت رئیسی اگر دغدغهی جنگل ها و مراتع را دارد چرا در مقابل سلطه مافیای فساد حاکم بر این سازمان سکوت کرده است؟ صدای اعتراضات کنشگران، دانشگاهیان و کارشناسان این سازمان، نسبت به عدم رسیدگی به تخلفات حادث شده توسط مسئولین سازمان چرا شنیده نمیشود یا اگر شنیدند وقعی نمینهند؟!
بیتوجهی به مدیریت این سازمان آنهم در وضعیت اسفناک جنگلها و مراتع اعم از نابودی زاگرس، تصرفات گسترده اراضی ملی، قاچاق بیرویه چوب در جنگلهای هیرکانی، واگذاریهای غیرقانونی و... نابخشودنی است.
درست است که مافیای زمینخوار در این سالها بسیار قدرت گرفتهاند، زمینخواریشان سیستماتیک شده و عملاً حذف آنها کار بسیار سختی است اما مگر میشود هیچ اقدامی نکرد و فقط نظاره گر بود یا گاهاً شعاری سر داد؟
اینهمه انفعال در مواجهه با قصورات و تخلفات حادث شده در سازمان جنگلها و مراتع برای چیست؟
تخلفاتی که بارها در مقام کارشناس ارزیابی عملکرد این سازمان، مستند و متقن دربارهی آنها نوشتیم و گفتیم و هزینههای این روشنگری را به جان خریدیم، اما مسئولین پاسخ دهند چرا در مقابل آنها سکوت کردهاند؟ به صراحت به ملت بگویند که پشت این مدیران به چه کس یا کسانی محکم شده است که بیباکانه آمار میسازند، زمین واگذار میکنند، رودخانه میبخشند، تفاهمنامه غیرقانونی منعقد میکند، قانون تحریف می کنند.
یعنی یک مدیر سالم ِ متخصص ِ متعهد حق این سازمان نیست؟! اگر نیست پس اینهمه شعار مبارزه با فساد و جنگلخواری چرا؟
اولین گام برای مبارزه با زمین خواری و قانونگریزی و قانون شکنی رسیدگی به پرونده تخلفات مسئولین خود سازمان جنگل ها و مراتع است، مسئولینی که این سازمان را از اهداف کلان حفاظت و صیانت خارج کردند و آنرا تبدیل به بنگاه واگذاری نمودند.
مشارکت مردمی یکی از شروط حفاظت جنگل ها و مراتع است اما وقتی دولت بعد از گذشت چند ماه حاضر به معرفی یک مدیر شایسته برای این سازمان نیست و تا زمانیکه حامیان واگذاری بر این سازمان سلطه میرانند چگونه میشود از مردم انتظار مشارکت داشت.
اهمیت دادن به منابع ملی را باید در عمل نشان داد نه فقط با کاشت نهالی؛ هر وقت سازمان جنگلها و مراتع در جایگاه واقعی خودش یعنی وزارت جنگلها و مراتع قرار گرفت و مدیریت این سازمان به جنگلبانی متخصص و پاکدست سپرده شد میتوان به تداوم حیات در این سرزمین امید بست.
شوربختانه مسئولین در حوزههای مختلف بویژه منابعطبیعی و محیطزیست کشور چندان وقعی به نظرات کارشناسی نمینهند که اگر چنین میکردند بیشک وضعیت مملکت امروز آن طور دیگر بود!
الهام فریدونی / کارشناس منابعطبیعی و کارشناس ارشد ارزیابی و آمایش سرزمین
نظر شما